رند دغلباز
رند دغلباز
صدایت را میخواهم بشنوم بدون واسطه
تو را میخواهم ببینم بدون واسطه
بدون واسطه میخواهم تو را احساس کنم
و بدون واسطه میخواهم تو را دربر بگیرم
به هر شکل با من صحبت میکنی و به هر شکل رخ مینمائی
یا مرا به شکل خود درآور یا خود را به ظرف من
تا با تمام وجود، با تو درآمیزم و تو شوم و با نام تو خوانده شوم
تا با تمام دلتنگیهام و درد فراغت تو را که از من دور نبودی در آغوش بگیرم
تو دوست منی یا دشمنم؟ تو رفیق منی یا رقیبم؟
اگر دوستی بیا، اگر دشمنی ببرم یا رفیقی مقربم کن
من را جای خود قرار ده تا یکبار من شوم تو و معشوق
تو جای من باش تا یکبار تو شوی عاشق و دل سوز
تا ببینی چیست درد فراق و سوختن و من چه لذتی میبرم
تا ببینی عاشقی را، حس کنی آتش گرفتن را و من چه عشقی میکنم
من این درد و سوختن و عاشقی را برای تو نمیگذارم
من این دوری و نالهها و شببیداری را برای تو نمیگذارم
من فقط یکبار میخواهم اگر شد دزدانه تو را ببینم
من فقط یکبار میخواهم تو را رندانه دربر بگیرم
دزد شدم، رند شدم، رند دغلباز شدم، عاشق پاکباز شدم
برای هیچ شدن من همهچیز شدم و تو نشدم ای هیچ و همه چیز در چه هستی
حال اگر منم بازنده بیا در آغوشم بگیر بوسهای بر من ده
که من نشستهام بر سجاده و چندیست با پیشانی بر رخت زنم بوسه
ای جان جانان درکم کن دردم ببین، حالم بپرس، حرفم شنو
هر زبانی که شد گفتم و هر حال را شنیدی اینک بده جوابم که بر آبم.
بهلول زمانه(محمد جلیل) 16/4/84